سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از شهوت پنهان بپرهیزید : دانشمند دوست دارد که کنارش بنشینند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :77
بازدید دیروز :57
کل بازدید :278082
تعداد کل یاداشته ها : 599
103/9/8
3:44 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
امید نیکوکار[197]
همسر دوست و بهترین دوستِ همسر

خبر مایه
پیوند دوستان
 
در انتظار آفتاب upturn یعنی تغییر مطلوب مرکز اطلاع رسانی **دوراهک موبایل** هم نفس اکبر پایندان .: شهر عشق :. پیامنمای جامع سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر har an che az del barayad S&N 0511 عشق عشق پنهان Manna ●◌♥DELTANGI♥◌● ارواحنا فداک یا زینب علمدار بصیر سایت حقوقی (قانون ایران) www.LawIran.ir غدیریه ..::غریبه::.. تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل گل خشک جیغ بنفش در ساعت 25 گروه اینترنتی جرقه داتکو شاه تور غزلیات محسن نصیری(هامون) آتیه سازان اهواز عشق یعنی ... کسب درامد و تجارت اینترنتی و معرفی سایت های خوب برای شروع کار xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx بهار عشق دل شکسته رضا ب.ی.م.ک.س. یوزرنیم و پسورد نود 32- username and password nod 32 آخرین اخبار شرکت های مربوط به موبایل it ict vagte raftan شب تنهایی ستاره مناجات با عشق زردجین حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم قرمز ها فقط من برای تو عشق نمکی قصه ی ما و شما * امام مبین * جوک و خنده لاو اس ام اس دهاتی دکتر علی حاجی ستوده حاج آقا مسئلةٌ شاره که م سنه امید جک fall in love سجّاد ؛ پسر ما میش و ماما نیش


نمره ی این دانش آموز صفر شد ولی از نظر من نمره اش بیست است:
--------------------------------------------------------------------------------------
1- درکدام جنگ ناپلئون مرد؟
در آخرین جنگش.

2- اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاء شد؟
در پایین صفحه.

3- علّت اصلی طلاق چیست؟
ازدواج.

4- علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟
امتحانات.

5- چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟
نهار و شام.

6- چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟
نیمه دیگر آن سیب.

7- اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟
خیس خواهد شد.

8- یک آدم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟
مشکلی نیست شبها میخوابد.

9- چگونه میتوانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟
شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنید که یک دست داشته باشد.

10- اگر در یک دست خود سه سیب و چهار پرتقال و در دست دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشیدکلّاً چه خواهید داشت؟
دستهای خیلی بزرگ.

11- اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند. چهارنفر آن را در چند ساعت خواهند ساخت؟
هیچی، چون دیوار قبلاً ساخته شده.

12- چگونه میتوانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتُنی بزنید بدون آنکه ترک بردارد؟
زمین بتُنی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد.


  
  


وقتی تو تنها میشوی،
بدان خدا همه را بیرون کرده است،
تا تو با او خلوت کنی.
‏Photo: وقتی تو تنها میشوی، بدان خدا همه را بیرون کرده است، تا تو با او خلوت کنی.‏


  
  


روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اوّل اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! 
دوّم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! 
سوّم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !

پسر لقمان گفت: ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ 
لقمان جواب داد :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. 
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است . 
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...


  
  

مرد که گریه نمیکنه... !

‏Photo: مرد که گریه نمیکنه...‏


  
  


ابتکارات پلیس راهنمایی و رانندگی
خلاقیت جالب درنقاشی 3بعدی...

‏Photo: ابتکارات پلیس راهنمایی و رانندگی خلاقیت جالب درنقاشی 3بعدی...‏


  
  


اگه سراب دیدید، تظاهر کنید که ازش آب میخورید و دارید سیراب رد میشید،
هرگز نذارید به دروغش افتخار کنه ...

‏Photo: اگه سراب دیدید، تظاهر کنید که ازش آب میخورید و دارید سیراب رد میشید، هرگز نذارید به دروغش افتخار کنه ...‏


  
  

سلام  به همه دوستای عزیزم

-----------------------------------

خیلی وقت بود منتظر گرفتن چندتا جواب از خدا بودم،

ولی انگار کرکره ی قلب و روح و گوشم رو بدجور کشیده بودم پایین و هیچ ...

تا اینکه یه شب از طرف یکی از دوستای قدیمیم پیغامی رو دریافت کردم تحت این عنوان:

 

درد و دل های خدا.

 

من با گرفتن این پیغام خیلی از جوابامو از خدا گرفتم.

واقعا فرستنده این پیام خدا بود ولی اونو به اسم یه دوست قدیمی فرستاد تا زیاد خجالت نکشم و ...

تصمیم گرفتم این پیام رو واستون بفرستم تا شاید یه عدّه که مثل من منتظر جواب خدا هستند، جواباشون رو دریافت کنن و عنوان این پیام رو تغییر دادم، تحت عنوان:

 

جوابیه پروردگار به یک منتظر:

==================

 

سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من نه تو را رها کرده ام و نه با  تو دشمنی کرده ام. (سوره ضحی: آیه1-3)

 

وَ الضُّحَى? ?1? وَ اللَّیْلِ إِذَا سَجَى? ?2? مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ مَا قَلَى? ?3?

------------------------------------------------------------------

 

افسوس که هر کس را برای تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (سوره یس: آیه 30)

 

یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ? مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ?30?

-------------------------------------------------------------------------

 

و هیچ پیامی از پیامهایم به تو نرسید، مگر از آن روی گردانیدی. (سوره انعام: آیه 4)

 

وَ مَا تَأْتِیهِم مِّنْ آیَةٍ مِّنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ?4?

---------------------------------------------------------------

 

و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام. (سوره انبیاء: آیه 87)

 

وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى? فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـ?هَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ?87?

-----------------------------------------------

 

و این در حالی  بود که حتّی مگسی را نمیتوانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری. (سوره حج: آیه 73)

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ? إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ? وَ إِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ? ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ ?73?

-------------------------------------------------------------------------------------------

 

پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و  چشمهایت از وحشت فرورفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام  وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی، امّا به من گمان بردی چه گمان هایی. ( سوره احزاب: آیه 10)

 

إِذْ جَاءُوکُم مِّن فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنکُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّـهِ الظُّنُونَا ?10?

-------------------------------------------------------

 

تا زمین با  آن فراخی بر تو تنگ آمد، پس حتّی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به  سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (سوره توبه: آیه 118)

 

وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى? إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّـهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا ? إِنَّ اللَّـهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ?118?

--------------------------------------------------------------------------------------------

 

وقتی در تاریکی ها  مرا  به زاری خواندی که اگر تو را برهانم  با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم امّا  باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی. (سوره انعام: آیه 63-64)

 

قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَـ?ذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ?63? قُلِ اللَّـهُ یُنَجِّیکُم مِّنْهَا وَمِن کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِکُونَ ?64?

-----------------------------------------------------------------------------

 

این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و  رویت را آن طرفی کردی و هر وقت سختی به تو رسید، از من نا امید شده ای. (سوره اسراء: آیه 83)

 

وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى? بِجَانِبِهِ ? وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَئُوسًا ?83?

--------------------------------------------------------------------------------

 

آیا من بر نداشتم از دوشت باری که میشکست پشتت؟ (سوره شرح: آیه 2-3)

 

وَ وَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ ?2? الَّذِی أَنقَضَ ظَهْرَکَ ?3?

-----------------------------------------------

 

غیر از من خدایی هست که برایت خدایی کرده است؟ (سوره اعراف: آیه 59)

 

لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى? قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـ?هٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ?59?

--------------------------------------------------------

پس کجا میروی؟ (سوره تکویر: آیه 26)

 

فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ ?26?

----------------------------------------

 

پس از این سخن، دیگر به کدام سخن میخواهی ایمان بیاوری؟ (سوره مرسلات: آیه 50)

 

فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ?50?

-----------------------------------------------

 

چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که میبینی خودت را بگیری؟ (سوره انفطار: آیه 6)

 

یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ ?6?

-------------------------------------------

 

مرا  به یاد می آوری؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره  به هم فشرده میکنم تا  قطره ای باران از خلال آنها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، نا امیدی تو را پوشانده بود. (سوره روم: آیه 48)

 

اللَّـهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَیَبْسُطُهُ فِی السَّمَاءِ کَیْفَ یَشَاءُ وَیَجْعَلُهُ کِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ ? فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ?48?

------------------------------------------------------

 

من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمیدارد، و در شب روحت را  در خواب به تمامی باز میستانم تا به آن آرامش دهم و روز  بعد دوباره آن را به زندگی بر می انگیزانم و  تا مرگت که به سویم بازگردی، به این کار ادامه میدهم. (سوره انعام: آیه 60)

 

وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضَى? أَجَلٌ مُّسَمًّى ? ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ?60?

-------------------------------------------------------------------------

 

من همانم که وقتی میترسی به تو امنیّت  میدهم. (سوره قریش: آیه 3)

 

فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَـ?ذَا الْبَیْتِ ?3?

---------------------------------------------------------------------------

 

برگرد، مطمئن برگرد، تا یکبار دیگه در بهشتم با هم باشیم. (سوره فجر: آیه 28-30)

 

اِرْجِعِی إِلَى? رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً ?28? فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ?29? وَ ادْخُلِی جَنَّتِی ?30?

-------------------------------------------------------------------------------------

 

تا یکبار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54)

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّـهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ? ذَ?لِکَ فَضْلُ اللَّـهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ ? وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ?54?

===========================

راست گفت خداوند بلند مرتبه و والا مقام

 

صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم

 


  
  

الهی العفو....

            الهی العفو...

                        الهی العفو....


روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد. پیامبر از او پرسید: "ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟" عزرائیل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:

1- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست. همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.

2- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (صل الله علیه و آله) رسید و گفت: "ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم ولی آنها را رها نمی کنیم.


  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >